هیچستان

... زیر این طاق کبود ، یکی بود یکی نبود

هیچستان

... زیر این طاق کبود ، یکی بود یکی نبود

من شکستم کافیه

- چرا حرف نمیزنی دیگه؟

- چی بگم مثلا؟ چیزای تکراری؟

- دیگه دعوامم نمی کنی؟

(سکوت)

شاید سکوت بهتره... شاید بهتره چیزایی که تو ذهنمه نگم!

شاید بهتره ندونه که دیر شده... من شکستم کافیه ، نمیگم که تو نشکنی...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد